قدس آنلاین-گروه استان ها-سرور هادیان: هنرآبستره به هنری اطلاق میشود که هیچ صورت یا شکل طبیعی در جهان در آن قابل شناسایی نیست و فقط از رنگ و فرمهای تمثیلی و غیرطبیعی برای بیان مفاهیم خود بهره میگیرد. معمولاً در مقابل هنر فیگوراتیو استفاده میشود و شاید در معنای وسیعش میتوان به هر نوع هنری اطلاق شود که اشیا و رخدادهای قابل شناخت را بازنمایی نمیکنند و به نوعی به هنرمدرن اطلاق میشود. هنری که هنرمندان در آن با اندیشهای نو مخاطبش را به فکر و تعامل وادار میکند.
برای یادگیری هنر دیر نیست
«حمیده بهارلو» متولد۱۳۳۱ در نیشابور و دانش آموخته رشته ادبیات فارسی است.اوکه آموزش نقاشی را زیر نظر استادان مطرح مشهد از سال ۷۰ آموخت. شرکت در بیش از۲۰ نمایشگاه گروهی و انفرادی را در رزومه خویش دارد. او جزو معدود هنرمندانی است که بعد ازسالها و به قول خودش بازنشستگی، نقاشی را به صورت جدی و حرفهای دنبال کرد و امروز نیز جزو هنرمندانی است که در سبک آبستره دارای آثار بسیاری است. گفت و گو با او را با هم میخوانیم.
بعداز بزرگ شدن بچهها وارد هنر شدم
این بانوی هنرمند، درباره نقش هنر در زندگی هنرمندان میگوید: برای من هنر، بخشی از زندگی است و از کودکی آن را دوست داشتم؛ اما در خانوادهام اولویت درس بود از این رو هیچگاه در آن زمان نتوانستم نقاشی را به صورت جدی دنبال کنم، فقط گاهی برای دلم شعرمی گفتم و مینوشتم و در رشته ادبیات به دانشگاه رفتم و پس از دانش آموخته شدن به عنوان دبیر ادبیات در آموزش و پرورش مشغول به کار شدم.
وی میافزاید: بعد از ازدواج مسئولیت زندگی و همسر وبچهها بود و من بعد از بزرگ شدن بچهها و بازنشستگی در سال ۱۳۷۰ به صورت جدی وارد دنیای نقاشی شدم.
زندگی بدون هنر، کسل کننده است
این هنرمند که ۲۶ سال است در زمینه نقاشی آبستره مشغول به کار جدی است، توضیح میدهد:مشوق اصلی من همسر و فرزندانم بودند. بارها از روی یک تصویرکوچک نقاشی میکردم و همین موضوع تشویقهای خانوادهام را به همراه داشت، تا سرانجام بعد از بازنشستگی و بزرگ شدن بچهها زیرنظراستاد سیران ابتدا تمام تکنیکهای نقاشی و رنگ و روغن راآموختم و مدتی هم از محضر استاد نعیمی بهره بردم.
«حمیده بهارلو» که هنر را حس لطیف درونی هر فردی میداند، بیان میدارد: زندگی بدون حضور هنر بسیار کسل کننده است. بارها از کنار یک درخت که عبور میکنم نور، برگها، رگ برگها، سایهها، شاخهها و...آن توجهام را جلب میکند و این نوع نگاه کردن را بسیار دوست دارم، ولی شاید بسیاری از عابران از کنارآن فقط بگذرند.
وقتی هنر اولویت ندارد
وی خاطر نشان میسازد: بسیاری از مردم هنررا دوست دارند، اما متأسفانه به دلیل نبود فرهنگ درک هنری، هنوز نقش هنر در زندگی بسیاری ناشناخته است از طرفی مباحث و مشکلات اقتصادی هم در این معضل بسیار مؤثر است. مردم به همین سبب چندان رغبتی به هنر ندارند. هنر اگر چه حس خوب درونی است، اما برای من هیچ گاه جنبه مادی آن اولویت نبوده است چون داری شغلی بودم.
وی میافزاید: اما مردان هنرمندی که تمام وقت و مسئولیت زندگی و خانواده و تأمین آینده فرزندان را دارند، نمیتوانند نسبت به بعد اقتصاد هنر بیتفاوت باشند.
انگیزهای برای دونسل
وی تصریح میکند:به هرحال این واقعیت است که در صورتی که امکان فروش تابلوها وجود داشته باشد، انگیزه بیشتری برای کار میشود. زیرا هیچ هنرمندی نمیتواند تمام تابلوهایی را که دردوران کاریش میکشد در گوشه خانه نگه دارد، هنرمند نیاز دارد که هنرش دیده شود و مردم و سایر علاقهمندان نسبت به هنر او نظر بدهند.
ضرورت ایجاد بازارچه هنری
این بانوی نقاش در ادامه تصریح میکند: ایجاد یک بازارچه هنری ویا نگارخانه دائمی برای ارائه و فروش آثار هنرمندان میتواند هم سبب رونق اقتصاد هنر در شهر و هم انگیزه برای ادامه راه و در نهایت انگیزه برای هنرمندان نسل جوان باشد.
وی در ادامه به نمایشگاههایی که در آن حضور داشته است، اشاره میکند و میگوید: در نمایشگاههایی چون نگارخانه سروش، نمایشگاه بین المللی ودریافت لوح تقدیر در سال ۱۳۸۵، موزه هنرهای معاصر اصفهان در سال ۱۳۸۹، موزه هنرهای معاصر اهواز در سال ۱۳۹۰، تبریز و دبی و...حضور داشتهام.
نیاز به ایجاد چرخه اقتصادی هنر
این بانوی نقاش توضیح میدهد: متأسفانه هنوز بسیاری از مردم هنرهای تجسمی، نقاشی را جزو آثار با ارزش که دارای ارزش افزوده است، نمیدانند و این در حالی است که شاید مردم ترجیح میدهند، تابلو فرشها را فقط خریداری کنند، اما نیاز به ایجاد چرخه اقتصادی هنر برای هنرمندان داریم و در همین راستا فرهنگ سازی خرید و دیدن آثار هنری بایستی به وجود آید
نظر شما